عدم بازدارندگی مجازات اعدام در جرایم ( مواد مخدر)- امیر رزاقی – امیر رزاقی
۵ آبان ۱۳۹۵ | لینک کوتاه شده :
متاسفانه امروز جامعه ایران با بحران مواد مخدر و اعتیاد در کنار بحرانهای دیگر مانند بحران خشونت، بحران بیکاری و بسیار بحران دیگر دست به گریبان است. بحرانها زنجیر وار به یکدیگر متصل هستند، بدین معنی که هم تاثیر گذارند و هم تاثیر پذیر از اینرو بحران مواد مخدر بیشک میتواند یکی از عوامل و مسائل به وجود آورنده آسیبهای اجتماعی مختلف باشد، در بعد فردی: سلامت، کیفیت زندگی و … در سطح اجتماعی: سلامت، امنیت …) را با خطر روبرو نموده است.
این مساله که هر سال شاهد افزایش مصرف مواد مخدر و معتادین درسطح جامعه هستیم به گونهای که سن مصرف مواد مخدر به زیر ۱۵ رسیده است بسیار نگران کننده میباشد.
سالهاست قوه قضاییه کشور بر اساس قوانین موجود از ابزار اعدام بعنوان عامل بازدارندگی و کنترل اجتماعی در موضوع مواد مخدر بهره میگیرد بطوری که بر اساس اعلام منابع رسمی و صحبتهای کاربدستان قوه قضاییه بیش از ۷۰ درصد اعدامها در رابطه با جرایم مواد مخدر است. شاید این را بتوان چنین معنی کرد که درمان در کشتن دیده شده است. اگر از سوی کاربدستان درمان در کشتن دیده شده است این سوالات مطرح میگردد که آیا این نوع مجازات باعث کاهش مواد مخدر و مصرف آن شده است؟ اگر راه درمان کشتن است پس چرا همواره شاهد افزایش توزیع و مصرف مواد مخدر در سطح کشور میباشیم؟ آیا نبایستی پایان دیگری بر این جرم متصور شد؟
بررسیهای علمی نشان داده است که کیفر اعدام نه تنها در مورد جرایم مواد مخدر بلکه در مورد دیگر جرایم هم بازدارندگی لازم را ندارد و باید بدنبال راهکاریهای عملی دیگری برای مبارزه با دلایل و ریشههای ارتکاب جرم و جنایت بود.
در بسیاری از جرایم، فردی که مرتکب جرمی می شود ، تنها این شــخص مجرم نیســت که باید ســرزنش شــود بلکه نوک پیکان انتقاد باید به ســمت اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی چرخاند که ســبب ســاز بروز این جرم بوده است. . مواد مخدر، نمونهی بارزی است که کیفراعدام، ابزاری نامناسبی در مبارزه با جرم و جنایت است.
حذف فیزیکی (کشتن) شاید سادهترین و راحت ترین مجازاتی است که در خصوص مجرمان میتوان اعمال و وانمود کرد که “ مبارزه با فساد صورت میگیرد” اما در واقع اعدام چارهی کار نیست و باید با عوامل جنایتزا و جرمزا مبارزه کرد
از دیدگاه دانش جامعهشناسی هیچ مکانیسم کنترل اجتماعی که تنها بر تشویق ها و تنبیه های برونی متکی باشد، موثر واقع نخواهد شد. مسأله اساسی این است که باید نظام اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه چنان محیطی را به وجود آورد که افراد از ارتکاب به جرم پرهیز و خود را در قبال جامعه متعهد و به ارزشها و نظم اخلاقی درونی پایبند بدانند.
نگاه کاربدستان به بحران مواد مخدر نباید صرفاً مقابلهای باشد چرا که تاکنون هیچ موفقیتی در این عرصه شاهد نبودهایم. جامعه شناسان، روانشناسان و جرم شناسان، اعدام را عامل پیشگیری کننده، بازدارنده و یا مرعوب کننده نمیدانند بلکه بر عکس اعدام میتواند در ترویج خشونت نقش ایفاء نماید و تاثیرگذار باشد.
جامعه و کاربدستان باید به موضوع اعدام نگاهی جامع داشته باشند و از هرگونه نگاه ایدئولوژیکی پرهیز نمایند و به کیفری موثر بجای اعدام بیاندیشند و در این خصوص از نظرات حقوقدانها، جامعه شناسان، روانشناسان، جرم شناسان و دیگر دانشهای مرتبط بدون مرز بندی فکری بهره گرفته و در سیاستگذاری و تغییر قوانین بکار برند.