افسانه انقلاب …جمال درودی – عضوشورای مرکزی جبهه ملی ایران ( ششم )

۱۷ بهمن ۱۳۹۷   |  لینک کوتاه شده :

چهل سال از انقلاب بزرگ ومردمی ایران گذشت ،انقلابی که تداوم انقلاب مشروطیت، کودتای ۱۲۹۹، نهضت ملی ایران و واکنش به کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ وعکس العمل طبیعی یک قرن فساد وخودکامگی حکومتهای سلطنتی ونتیجه انزجاردامنه دارملت ازاختناق، فساد، بیدادگری بود.

امروزگروهی ازخردبه دوروناآگاه برآنند که به اصالت انقلاب تردید کنند وزبان به شکووه وشکایت بگشایند. این جماعت فلسفه ورخدادهای بزرگ تاریخی وسیاسی واجتماعی وجنبش های مردمی را نادیده گرفته وانقلاب را کاری عبث وزینبارمیدانند وبرآن خرده میگیرند وهیچگاه به خود این فرصت را نداده اند که تاریخ مبارزات یکصدساله اخیرملت ایران را مورد کنکاش قرارداده وسپس درباره آن داوری کنند. نباید تغییر مسیرانقلاب وانحراف آن وشرائط موجود، فشارها، ناملایمات، فسادها ما را بسوی بدگمانی وانکارحقایق برد وگرفتاریهای امروز سبب شود که مصائب دیروزرا ازیاد ببریم. مردم رشید وبپا خواسته وشهیدان به خون خفته انقلاب راهرگزگناهی وتقصیری برگردن وتاوانی برعهده نیست، آنان به درستی راه خود را انتخاب کردند وبه این نتیجه رسیدند که تنها راه رهایی از خودکامگی واستبداد وبرون رفت ازآن انقلاب است.

جوانانی که پس ازانقلاب پا به عرصه وجود گذارده اند وازمصائب ورنج های مادران وپداران خود بی اطلاع اند میپرسند … : چرا انقلاب …؟ ازچه رنج میبردید …؟ چه میخواستید…؟ چه نمیخواستید …؟ به این سوالات شاه درآخرین پیام خود پاسخ داد. باهم مروری میکنیم به فرازهایی از آن پیام تاریخی :      « … شما ملت ایران علیه ظلم وفساد بپا خواستید … انقلاب ملت ایران نمیتواند مورد تایید من به عنوان پادشاه ایران وبه عنوان یک فرد ایرانی نباشد … این امکان وجود دارد که اشتباهات گذشته وفشارواختناق تکرار نشود … بار دیگر دربرابرملت ایران سوگند خودرا تکرار میکنم ومتعهد میشوم که خطاهای گذشته وبی قانونی و ظلم و فساد دیگر تکرار نشود بلکه خطاها از هر جهت جبران گردد… متعهد میشوم که دراسرع وقت یک دولت ملی برای آزادیهای اساسی وانجام انتخابات آزاد تعیین شود تا قانون اساسی که خون بهای انقلاب مشروطیت است به صورت کامل به مرحله اجرا درآید… من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم … آنچه را که شما برای بدست آوردنش قربانی داده اید تضمین میکنم  که حکومت ایران درآینده براساس قانون اساسی، عدالت اجتماعی، واراده ملی به دورازاستبداد وظلم وفساد خواهد بود. ۱۵ / ۸ / ۱۳۵۷ »

با تاسف همیشه دیکتاتورها وبه قدرت نشسته گان آخرین کسانی هستند که صدای انقلاب را میشنوند … خیلی دیر.

رمزپیروزی انقلاب درآن برهه اززمان اتحاد وهمبستگی همه ملت ایران با این شعارنهادینه شده بود :   « همه با هم … همه با هم » تمام گروهها وطبقات، احزاب سیاسی، عوام ونخبگان، مسلمان وغیرمسلمان، استاد ودانشجو، کارگروکارمند، با حجاب وبی حجاب … بدون در نظرگرفتن اختلافات مسلکی، سیاسی، عقیدتی، کنارهم وبا هم موفق شدند رژیم استبدادی را سرنگون کنند.

در آن روزگاران زنان ومردان وجوانان با شورانقلابی سینه های خودرا دربرابرمسلسلها قرار دادند برلوله تفنگ ها که به قلب آنان نشانه رفته بود شاخه های گل نشاندند وبی پروا سربازانی را که قصد جان آنان را داشتند درآغوش گرفتند و گفتند: « برادرارتشی … چرا برادر کشی ؟ » درزندانها را گشودند وزندانیان سیاسی را چون قهرمانان ملی بر دوش گرفتند و یکصدا سرود آزادی سردادند ، به این امید که دیگرجرم سیاسی وزندانی سیاسی نخواهند داشت. انقلابیون مجسمه های میادین را که نمادی از دیکتاتوری وحکومت مطلقه بود به زیرکشیدند وبراین باوربودند که دیگردربرابربتی سرفرود نخواهند آورد. چه زیبا ودلنشین وبه یاد ماندی بود صحنه های انقلاب ، می دیدیم که دختران وپسران آزادانه با یک شورونشاط جوانی با مشتهای گره کرده برروی تانکها سرود پیروزی سرمیدادند.

امروزکه به پیرامون خود مینگریم ازآن آرزوها وامیدهای برباد رفته چه بجای مانده … ؟ خاکستری باقی مانده ازکاروانی است که نشان دهنده آنست که روزگارانی دراین بیابان برهوت آتشی برپا بوده روشنایی وگرمی داشته ، اکنون ازآن شورونشاط وامید تنها خاکستری سرد وبی روح بجا ی مانده است.

گذرزمان وحوادث گوناگون و رویدادهای سهمگین چنان گرد وغباری برپیکرانقلاب نشانده که دیگر اثری ازآن دیده نمیشود. انقلاب فرزندان راستین خود را یکی پس از دیگری نابود کرد ودرجایگاه آن زنان ومردان انقلابی که تنها درد وطن داشتند وهدفی جزاستقلال وآزادی نداشتند گروهی فرصت طلب وانقلابی نما به قدرت نشسته اند که همچنان برطبل انقلاب میکوبند وبه نام انقلاب وحفظ آن به ضد انقلاب تبدیل شده اند وامیال وخواسته های خود را به ملت تحمیل میکنند.

به فرموده … « گذشتگان چه حق داشتند برای ما تعیین تکلیف کنند … ؟ » به راستی ما سالخوردگان که هریک ازمرزهفتاد وهشتاد گذشته ایم چه حق داریم برای نسل جوان ونسل های آینده راهکارارائه دهیم وآنان را به اطاعت واداریم …

باید به نسل جوان ونسلهای آینده این اجازه را بدهیم که خود آنطور که میخواهند وشایسته آنند، دنیای خود را بسازند … نه آنطورکه ما میخواهیم.

به پایان آمد این دفتر… حکایت همچنان باقی است.

پاینده ایران

 

۱۸ بهمن ۱۳۹۷