تامل جایز است : ضیاء مصباح
۱۷ دی ۱۳۹۸ | لینک کوتاه شده :
با دقت در متن پاسخ سنجیده اقای کورش زعیم در گفتگوی اخیر که در واقع با بنیان گذار جبهه ششم عامدا انجام شده و چگونگی استدلال خواندنی ایشان …با اعتقاد به ضرورت اجتناب ناپذیر جدائی دو جریان موجود ، البته به باور این چهره بی باک و هزینه پرداز پر آوازه، که از هدف نگارنده بشدت فاصله داشت …..
و ضرورت دقت در استدلال و نحوه نوشتار هدفمند ایشان که با توجه به تخصص ریاضی فنی و سن ایشان، دور از انتظار مینمود برآ ن شدم در این مقوله نظرم را بنویسم:
این فعال در واقع سیاسی شناخته شده که بنحو خستگی ناپذیری به ارایه طرح و راه حل درمان نارسائی ها فراتر از ظرفیت فیزیکی خود مشغول و براین مهم اهتمام دارد…
بر مبنای عملکرد و پیشینه خود همانطوریکه سالهای متمادی براین باور بود که باید راه و رسم دیگری جبهه ملی در این زمان بر مبنای رسالت و ضرورتها پیش بگیرد وتا حدودی بحق از رای اکثریت سامان داده شده تبعیت نمی کرد ….
و صراحتا نوآوری و تکیه به جوانان متخصص و اگاه وطن دوست را با عضوگیری گسترده و آموزش لازم برای تقویت این تشکیلات قدیمی در واقع ماندنی ترین اگر بشود گفت حزب سیاسی «که به مراتب فراتر از حزب بشمار میرود» واجب میشمارد …
آنهم با پرداخت هزینه چنانکه افتد و دانی و سنت شکنی … البته با احترام یاد کردن از پیش کسوتان – بعنوان دارندگان سوابق تجربی و در حکم مجلس سنا با تیتر «مهستان» مرکب از «چهره های کاریزما» از زمانیکه نگارنده با ایشان آ شنا شد که به بیش از ۱۵ سال میرسد پای میفشرد…
صراحتا باید اذعان نمود (البته باهمه حواشی) نمیشود و نمیتوان دیدگاههای ترقی خواهانه و به روز این انسان پاک باخته جان بر کف خستگی نا پذیر را در عرصه پر حرف و حدیث جبهه ملی ایران با همه کم لطفی هائیکه حتی از طرف جوانان بی خبر از تحلیل مواجه میشود …. عادی دانست …
پیشنهاد دارد دیدگاههای قابل توجه ایشان را در گفتگوی اخیر بخوانید و با تامل بایسته تبلیغات تضعیف کننده برعلیه جریان تحت هدایت این خدوم «ملت در بند خود محوری» را حتی موقت هم اگر شده فراموش و به ایده هایش در خلوت هم که شده بنگرید ……
& اندیشه نباید یگانه باشد. مثال آنرا که حاکم بر ماست تجربه میکنیم. باید آن اندیشه که بیشینه پذیرش را داشته باشد حاکم شود، آنهم برای مدتی کوتاه تا اندیشه بهتری از راه رسد. هموندان فعال و مطرح جبهه مان نمیتوانند همانگونه عمل کنند که در آغاز جمهوری اسلامی از سر احتیاط برای ماندگاری خود عمل میکردند ،راه اندیشه را بر دیگران نبندند.
& دگراندیشی باید باعث تبادل اندیشه ها، کنکاش و دستیابی به راهکارهایی بهتر باشد. یکسونگری و توقف اندیشه همانست که ما در رژیم های ایدئولوژیک می یابیم. نباید از اندیشه دیگران حتی اگر رادیکال باشد ترسید. بویژه در این دوران بحرانی و مخاطراتی که میهنمان را “تهدید و تحدید” میکند، ما باید در پی نوآوری، دانش، تخصص و آزادی کنکاش باشیم. آنان که نمیتوانند اندیشه های نو را تحمل کنند در گذشته باقی مانده اند. نباید کسانی را که از ما بهتر میاندیشند کارشناس و شجاعتر هستند از خود برانیم. میهن نیاز به اندیشه های نو، دیدگاههای تازه و راهکارهای جدید دارد، نه خفتگی در گذشته.
& مانع واقعی اتحاد خود ما هستیم. “در صدر بودن ” بدون اینکه خود نمودی از توانمندی و ابتکار سیاسی، نوآوری سازمانی یا شهامت سیاسی از خود نشان داده باشند و در سخنان آویزان شدن به تاریخ و حیثیت سیاسی شادروان دکتر مصدق نمیتواند ایجاد جاذبه نماید .
& رقابت سالم همیشه در سازمانهای سیاسی جهان باید وجود داشته باشد تا بهترین ها نماینده سازمان بشوند. اگر تصور شود ترفندهارا مردم نمی فهمند، سر در برف فروکردن است. تزریق خون تازه به سازمانهای جبهه با درایت و بردباری پیش کسوتان با تجربه در سازماندهی و مدیریت نتیجه دلخواه را برای مردم و میهن به بار خواهد آورد.
& از آغوش باز و نوآوری استقبال و از آزمایش و خطا نباید واهمه داشت سیاست هنر ممکن ها و میدان رقابت و کارزار اندیشه و کاربرد راهکارهای بهینه است. دانش و هنر سیاست آموزش دادنی نیست
& آنان که دچار شتابزدگی در تحلیل رویدادها، بر پایه تخیلاتشان میشوند راهکارهای نامناسبی را پی میگیرند و سودمندی خود را از دست میدهند که رویداد تازه ای در سازمانهای سیاسی جهان نیست.
در ایران به علت خفقان سیاسی تاریخی کشور و کم تجربگی ما در گفتمان و کنکاش، بیشتر رخ میدهد. ما باید بردبار و بخشاینده باشیم،رفتار ناهماهنگ میتواند بطور موقت به توانمندی و درجه نفوذ سیاسی سازمان آسیب بزند.
& دانش و هنر سیاست آموزش دادنی نیست، آموختنی و تجربه کردنی است. هوشمند ان پیش از اینکه خویشتن سیاسی را بشناسند و الگوها را آزمایش نمایند، ناهماهنگی را پیش نمیگیرند و بی توجه به شرایط بحرانی و غیرعادی فعلی سطح توان خودشان را در تحلیل رویدادهابالا میبرند .
نباید بر پایه تخیلات راهکارهای نامناسبی را پیشنهاد کردو سودمندی خود را از دست داد.
& باید بردبار و بخشاینده بود ، هرچند که در شرایط بحرانی و استثنایی رفتار ناهماهنگ میتواند بطور موقت به توانمندی و درجه نفوذ سیاسی سازمان آسیب بزند.
& عبارت “هزینه شدن جبهه ملی” توصیف درستی نیست؛ مانند اینکه بگویید «شارل دوگل» با ساختن جمهوری پنجم فرانسه بر ویرانه جمهوری بسیار ناکارآمد چهارم، فرانسه را هزینه کرد! یا شورای چهارم جبهه ملی که بر ویرانه شورای سوم برپا شد، جبهه ملی را هزینه کرد.
& حکومتها و حزبها باید پاسخگوی نیازهای روز کشورشان باشند. حتی قانون های اساسی هم باید در هر دوران پاسخگوی نیازهای زمان خود باشند. وقتی در ۱۷۸۷ «شورای بنیانگذاران جمهوری ایالات متحده » قانون اساسی می نوشتند،«توماس جفرسون» گفت این قانون باید هر ۱۹ سال یکباربازنگری شود، حق نداریم برای نسل های آینده قانون تعیین کنیم. بهمین دلیل قانون اساسی امریکا طی ۲۳۰ سال ۲۷ متمم داشته یعنی میانگین هر ۹ سال یک بار
همچنانکه اعضای شورای قانونگذاری، بجز «بنجامین فرانکلین ۸۱ ساله» که آنرا مدیریت میکرد، همه بین ۳۰ تا ۴۰ سال سن داشتند.
& با توجه به نیاز نسلهای تازه بالغ، نباید نیازهای نسلهای پسین و پیشین را پایمال کرد، و فهم این امر نیازمند هوشمندی و بلوغ فکری میباشد
& جبهه ملی هم با توجه به نیازهای این زمان کشور، بحران مدیریت و سیاست های اقتصادی، اجتماعی و خارجی کشور که بر پایه نادانی، فساد، خشونت و حفاظت از مقام و ثروت شخصی و بی توجهی به منافع ملی و آینده کشور به فروپاشی نزدیک میشود، نیاز به جهشی اساسی در کیفیت سیاسی، شهامت و از خود گذشتگی و رها ئی از تکرار و کسب مشروعیت از گذشته دارد ….
این مبحث را با همه حواشی، تا وصول به اتحاد و گفتمانی رو در رو «برای قضاوت بهتر» و کوشش در زمینه پرهیز از دوگانگی غیر قابل انکار به اتکاءدوستان خوش فکر ادامه میدهیم.