ارتش ملی ایران بود که خرمشهر را نجات داد-کورش زعیم، هموند جبهه ملی ایران – سامان ششم
۴ خرداد ۱۴۰۰ | لینک کوتاه شده :
سوم خرداد، ۱۳۶۱، روز آزادسازی خرمشهر پس از ۱۹ ماه اشغال دشمن، روز نمایش هنر جنگ ایرانی توسط یک ارتش ملی بود. هرچند که بخشی از ارتش از هم پاشیده و شمار بسیار زیادی از بهترین فرماندهان ارتش و نیروهای هوایی و دریایی ایران توسط انقلابیان اسلامی اعدام شده بودند، ولی باقیمانده این ارتش زخم خورده از خودی، همراه با جوانان داوطلبان دلاور سپاه و بسیج که حتی از آموزش حرفه ای و تجربه نظامی بیبهره بودند و بارها توسط فرماندهان ناکارآمد و بی دانش جنگی سپاه به قتلگاه فرستاده میشدند، با رهبری ارتش، سپاه سوم صدام حسین را که یکی از مجهزترین و کارآمدترین در ارتش قدرتمند عراق بود شکست دادند. ارتش صدام حسین که نه تنها ابرقدرت شوروی را به عنوان پشتیبان داشت، بلکه کشورهایی مانند امریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان هم به آن کمکهای تسلیحاتی و اطلاعاتی میدادند و پیوسته جایگاه و تحرکات ارتش ایران و سپاه پاسداران را به آگاهی آنها میرساندند تا راهکارهای جنگی ارتش و نیروی هوایی ایران را خنثی کنند. ارتش صدام حسین را همه کشورهای عربی، بجز دو کشور، علیه ایران پشتیبانی میکردند.
در برابر سپاه قدرتمند و روزآمد عراق که از نابسامانی در نیروهای نظامی ایران سوء استفاده کرده به ایران حمله و خرمشهر را تصرف کرده بود، لشگر۹۲ زرهی اهواز قرار داشت. لشگر ۹۲ آسیب زیادی از نابسامانیهای سالهای پس از انقلاب دیده بود. فرمانده لشگر و فرمانده تیپ ۱ توسط عوامل انقلابی تیرباران و فرمانده تیپ ۲ آن زندانی و شمار دیگری از افسران باتجربه پراکنده یا مهاجر شده بودند. با نفوذ و دخالت جوانان مارکسیست اسلامی و طرح ابلهانه آنها برای بومی سازی خدمه ارتش، بسیاری از خدمه حرفهای جنگ افزارهای زرهی مانند تانکهای ام۶۰ و چیفتن از استان خوزستان رانده شده بودند، بطوری که از ۴۸۰ تانک لشگر ۹۲، فقط ۴۰ تانک، به علت عدم رسیدگی و نداشتن خدمه نظامی، آماده خدمت بودند. فرمانهای ضد و نقیض از شخصیتهای انقلابی و سیاسی و مذهبی که فاقد سواد کافی و دانش نظامی بودند صادر میشد. برای مثال، فرماندهی تیپ ۱ زرهی را به یک افسر مخابرات سپرده بودند، و بهمین علت تلفات سنگینی به آن وارد آمد.
سپس سرهنگ شهبازی فرماندهی آن را بر دوش گرفت و به ساماندهی تیپ تانک پرداخت. در باک بنزین بسیاری از تانکها شن ریخته بودند که حرکت نکنند. بطور کلی لشگر ۹۲ زرهی قدرتمند اهواز که صدام حسین از آن بشدت وحشت داشت از هم پاشیده و بهیچوجه آمادگی جنگی نداشت. تیپ تانک با همان شمار کمی تانک که آماده عملیات کرده بودند وارد میدان شد. کمبود خدمه آنقدر شدید بود که خود فرمانده تیپ برای پاک کردن لوله های تانک جهت شلیک مجدد از پیراهنش استفاده میکرد. با واگذاری فرماندهی لشگر به سرهنگ زرهی مسعود منفرد نیاکی در مهرماه ۱۳۵۹، و پس از شهید شدن او به سرهنگ غلامرضا قاسمی (که در سی امین سالگرد نبرد خرمشهر درگذشت) لشگر ۹۲ رو به سامان یافتن گرفت. گُردان تانک را سرگرد علی صفوی بر عهده گرفت و حماسه گذر گردان تانک از منطقه رملی و بستن پشت دشمن را آفرید. تیپ یک در یک عملیات شگفت انگیز خود را به پشت مقر فرماندهی و لجیستیکی سپاه ۳ عراق رساند و ارتباط آن را به بدنه قطع کرد.
در عملیات آزادسازی خرمشهر، لشگر ۹۲ زرهی ارتش ایران با یکی از ماندگارترین تاکتیکهای جنگی در تاریخ جنگ توانست فرماندهی سپاه دشمن را از پشت محاصره و کل سپاه مقتدر صدام حسین را، با کمک تیپهای پیاده مشهد و سنندج، کماندوهای ارتش، پاسداران و بسیجیان تار و مار نماید. نقشه جنگی ارتش ملی ایران چنان ماهرانه، مبتکرانه و غافگیرانه بود که همه کشورهایی که به صدام حسین کمک میکردند انگشت به دهان ماندند. در این عملیات که ما کمتر از ۶ هزار تن را از دست دادیم، از دشمن ۱۶ هزار تن کشته و ۱۹ هزار تن اسیر شدند. نیروهایی از ارتش که وارد خرمشهر شده بودند عبارتند از گروهان ۵۵ هوابُرد، گروهان یکم خرمشهر، گروهان ۱۴۵ لشگر ۱۹۲، گروهان تیپ ۱ لشگر حمزه، گروهان کربلا از مازندران. حدود پنج درصد نیروها هم از سپاه پاسداران بودند.
در آزادسازی خرمشهر، بار دیگر دانش نظامی و هنر جنگی ایرانی و هوشمندی فرماندهان ارتش ملی ایران، علیرغم آشفتگی و ندانم بکاری در سطح بالای مدیریت کشور، جهان را شگفت زده کرد. تاکتیک جنگی ارتش ملی ایران با پشتیبانی جوانان دلاور سپاه پاسداران و جان برکفان بسیج به جهانیان ثابت کرد که شکستن اراده دفاعی ایرانیان کار آسانی نیست. این هشداری باشد به برخی همسایگان آزمند و گمراه ما تا خود را از توهم اینکه با پشتیبانی سیاسی و نظامی بیگانگان قدرتمند شدهاند رها کنند.
تهران – سوم خرداد ۱۴۰۰خ