پیمان ۲۵ ساله با چین و سرنوشت جمهوری اسلامی- جبهه ملی ایران – سامان ششم

۲۶ تیر ۱۳۹۹   |  لینک کوتاه شده :

پس از توافق پنهانی بخشیدن حقوق مالکیت ایران در دریای کاسپین به اقمار روسیه، امروز ما با یک پیمان پنهانکارانه دیگر بر ضد منافع و استقلال ملی ایران هستیم. یک پیمان راهبردی ۲۵ ساله با چین که شرایط آن میتواند ایران را تبدیل به یک مستعمره برای چین نماید. ظاهرا این قرارداد که روسیه هم با آن همکاری دارد در راستای خنثی سازی تحریم های ناشیانه و عمدتا غیرضروری امریکا و لجبازی های جمهوری اسلامی است. رییس جمهور امریکا اگر مشاوران اندیشمند و کارآمدی میداشت میتوانست بدون این تحریم های لجبازانه که اروپا را هم مخالف کرده با روشهای هوشمندانه ای بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی تاثیر مثبت برای منطقه بگذارد؛ و جمهوری اسلامی هم اگر از مشاورانی با سواد سیاسی و آشنا با روش و روند سیاستگزاری های جهانی استفاده میکرد خودش را در این منجلاب تازه نمی افکند.

 

از متن ویرایش نهایی برنامه “همکاری های جامع ۲۵ ساله ایران و چین” بر میاید که چین با حدود ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری بصورت وام در همه شئون سیاسی، اقتصادی، نظامی، ارتباطاتی و امنیتی کشور دخالت غالب خواهد داشت، از جمله:

پروژه های بالادستی و پایین دستی صنعت نفت، خطوط انتقال انرژی (نفت و گاز و برق)، نیروگاههای برق، آب و فاضلاب، سدسازی، شبکه های آبیاری، بزرگراه، راهسازی، بندرسازی، بهره برداری از معادن، تولید لوازم خانگی، دارویی، تجهیزات پزشکی، آبیاری، شیلات، آبخیزداری، شناورهای دریایی، کشاورزی، محصولات لبنی، حشره کش، تولید قارچ، کود از زباله، و غیره، یعنی همه چیز. در همه این موارد مهندسان و کارشناسان خودمان بسیار وارد و با تجربه در سطح جهانی هستند و ما نیازمند کاربرد مهندس و کارگر چینی و بدهکار کردن کشور نیستیم. اگر از بودجه ها ندزدند و رشوه های کلان از پیمانکاری داخلی مطالبه نکنند خودمان بهتر از چینی ها هستیم. برای توسعه بندر جاسک، ساخت شهرهای صنعتی، راهسازی و نیروگاه و غیره نیازی به بیگانه نداریم.

 

ولی آنچه مهمتر است زیرساختها و شبکه های هوشمند ارتباطاتی و اطلاعاتی، همکاری های نظامی، دفاعی و امنیتی، موتورهای جستجوگر ایرانی-چینی، امور راهبردی و مبارزه با تروریسم، تبادل استاد و دانشجوی رزمی و دیگر مواردی که با امنیت مالی، اجتماعی و سیاسی کشور ارتباط دارد و ممکن است ارتباطات آزاد اینترنتی جهانی ما را کاهش داده و با سیستم های داخلی چین هماهنگ سازد.

 

خرید نفت و گاز از ما (۱۲% زیر بهای میانگین شش ماه گذشته به اضافه ۶تا ۸% تخفیف) که با اجازه دو سال تاخیر در پرداخت میشود ۳۲% تخفیف. سرمایه گذاری چین بصورت وام که باید در مدت معین با بهره پرداخت شود. قراردادهای مشابه چین با کنیا، سریلانکا، موزامبیک و غیره، آن کشورها را چنان برای بازپرداخت اصل و فرع سرمایه گذاری زیر فشار گذاشته که بخشی از کشورشان مانند بندر مومباسا در کنیا کاملا در اختیار چین قرار گرفته است.

باید پرسش کرد که چرا متن نهایی موافقتنامه ای که سیاستمداران خوش خیال جمهوری اسلامی “مهمترین قرارداد قرن” میخوانند را در جلسه علنی مجلس دستچین شده خودشان هم مطرح نمیکنند و اجازه انتشار آنرا در رسانه ها نمیدهند؟ باید توجه کرد که طبق ماده ۱۵۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی: “هرگونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی، اقتصادی، فرهنگی، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است.” این موافقتنانه در تخلف فاحش این اصل است. البته اصل ۱۵۲ هم سیاست خارجی کشور را از هرگونه سلطه جوئی و سلطه پذیری منع میکند. بویژه که طبق منابع آگاه برونمرزی مقرر شده ۱۱۰ مستشار نظامی چین به ایران (کیش) بیاید برای آموزش دادن و ۱۱۰ تن از سپاه به چین برای آموختن.

 

همچنین اینکه روسیه در آنجا  سیستم دفاع موشکی اس ۴۰۰ خود را برقرار خواهد کرد و نیز موشکهای پهپادیاب کاراسوخای ۲ و ۴ و تجهیزات جنگ الکترونیک چین و روسیه همه به معنای ناتوانی دفاعی جمهوری اسلامی با همه موشکهای ریز و درشتش است. البته روسیه و چین هرچند ایران را زیر چنگ نظامی خود خواهند داشت، ولی هیچکدام هرگز با اسراییل و امریکا و عربستان درگیر نخواهند شد و همه این کارها نمایشی برای سوء استفاده از ترس جمهوری اسلامی از آینده خود است. ساخت فرودگاههای نظامی در کنار فرودگاههای چابهار، همدان، بندرعباس، و آبادان برای بمب افکن های دوربرد توپولف ۲۲ ام۳ روسی ساخت چین و سوخوی ۳۴ و ۵۷ در خاک ایران، نه تنها امنیت کشور را تامین نخواهد کرد که زمینه را برای ادامه دشمنی ها و افزوده شدن زرادخانه های همسایگان از ترس هدفهای جمهوری اسلامی ایران برای منطقه افزایش خواهد داد.

 

حضور نظامی چین و روسیه طبق این قرارداد در خلیج پارس و کیش به سود منافع و امنیت ملی ما نیست، هرچند آرزوی صد ساله روسیه (پتر کبیر) را برآورده و پیمان ترکمانچای را تکمیل میکند. نه چین و نه روسیه در حدی نیستند و منافعشان هم ایجاب نمیکند که بخاطر حضور در خلیج پارس و بخاطر ایران با امریکا و اروپا در بیافتند، ولی شرایط را برای رفع تنش و ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی و همکاری بر پایه احترام و منافع متقابل با همسایگانمان و اروپا و امریکا بسیار سخت خواهد نمود. چین هم در نهایت هزینه همه این تاسیسات و سرمایه گذاری ها را به اضافه بهر آنها از ما خواهد گرفت و بیرون کردن نیروهای نظامیشان نزدیک به غیرممکن خواهد بود.

جبهه ملی ایران این قرارداد را که نه تنها هیچ سودی بجز زیان فاحش برای آینده کشور ما نخواهد داشت و زمینه را برای بیشتر منزوی شدن جهانی ایران فراهم خواهد نمود، خلاف منافع ملی بوده و آنرا تلاشی بی سرانجام توسط جمهوری اسلامی برای اندکی بیشتر دوام یافتن میداند. عامل عمده این وضع خروج غیرقانونی امریکا از پیمان برجام است که جمهوری اسلامی را برای دوام وادار به فروش کشور نموده است. این پیمان را میتوان با قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله مقایسه کرد که همه شئون زندگی سیاسی و اقتصادی و امنیتی کشور را در اختیار یک کشور خارجی میگذاشت، ولی خوشبختانه با مخالفت شدید مردم لغو شد. این پیمان هم توسط مردم ایران لغو خواهد شد، هرچند که با هزینه زیاد برای ملت ایران و بیشتر برای نظام جمهوری اسلامی.

جبهه ملی ایران – سامان ششم

تهران  – ۲۳ تیر ۱۳۹۹خ