انقلاب ….. قصه ….. غصه ها- جمال درودی – عضوشورای مرکزی جبهه ملی ایران

۲۱ بهمن ۱۳۹۶   |  لینک کوتاه شده :

۳۹ سال ازانقلاب شکوه مند ملت بزرگ ایران گذشت ودرآستانه چهلمین سالگرد آن هستیم .
انقلابی که تداوم انقلاب مشروطه ونهضت ملی ایران بود و با خون زنان ومردان این سرزمین اهوارئی آبیاری شده و درطی بیش ازیک قرن چه بسیارحوادث گوناگون و رویدادهای سهم گین که برپیکرآن وارد آمد.
امروزمتاسفانه درجایگاه آن انسانهای آزاده وانقلابی که تنها درد وطن داشتند وهدفشان سربلندی وعظمت ایران بود گروهی انقلابی نما وشیفته قدرت وجوانان ناآگاه وکسانی که کوچکترین اطلاعی ازانقلاب واهداف آن نداشته وبا تاریخ مبارزات ملت ایران بیگانه اند وازفلسفه ورخدادهای بزرگ تاریخی وسیاسی واجتماعی ایران وعلل جنبشهای مردمی وعناصرتکوین دهنده آن ناآشنا هستند، جایگزین شده اند وانقلاب را ازمسیراصلی خود منحرف کرده وبه ضد انقلاب تبدیل شده اند ودانسته یا ندانسته علیه منافع ملی اقدام کرده وتنها نتیجه اعمال وکردار آنان این شد که استبداد شاهنشاهی تبدیل به استبداد مذهبی شد.
تا امروزسه نسل پا به عرصه وجود گذارده، سه نسلی که هیچ نقشی درانقلاب نداشته وتنها پس لرزه های آنرا متحمل شده است.آنان چه بسیار پرسشها دارند که بلا جواب مانده … میپرسند … مادر… پدر… برای چه انقلاب کردید …؟چه میخواستید … ؟ وچه نمیخواستید … ؟ وچه بدست آوردید …؟ این پرسشهارا درشرائطی بیان میکنند که ازفشارزندگی،فقراقتصادی، بیکاری، اختناق، نبود آزادی وسرکوب شورونشاط جوانی رنج میبرند. ودرنتیجه بسوی بد گمانی وانکارواقعیتها ونفی حقایق ودرخود فرورفتن ویاس وناامیدی کشانده میشوند وچنین میپندارند که انقلاب کاری عبث وزیان آورو بدورازخرد بوده است.
درپاسخ آن فرزندان عزیزباید گفت برمادران وپدران خودخرده نگیرید.با آگاهی بتاریخ گذشته و مبارزات پیگیریکصد ساله ملت ایران برای کسب استقلال ، آزادی، عدالت اجتماعی وحاکمیت ملی چه خونها دادند وچه زندانها وچه شکنجه ها که کشیدند ولی هرگزازپای ننشستند وایران را درمسیرانقلاب قرار دادند وپیروزشدند. بنابراین مصائب امروزنباید سبب شود که مبارزات مردمی ملت ایران ومردم رشید وبه پا خواسته و شهیدان به خون خفته را مقصر بدانیم .گذشتگان کار خود کردند ، شما نیز کار خود کنید.
پرسش این است که چرا رژیم گذشته سقوط کرد. آیا اگر شاه به قانون اساسی وفادار بود وتنها ” سلطنت میکرد نه حکومت ” هرگز انقلاب شکل میگرفت ؟ او با کودتای ننگین ۲۸ امرداد دربرابرملت قرار گرفت وشکافی عظیم بین او ومردم ایجاد شد ومدت ۲۵ سال با تمام امکانات وتبلیغات نتوانست این شکاف را ترمیم کند وروز بروز این شکاف عمیق تر وعمیق تر شد . او هیچگاه به صدای اعتراضات وخوااسته های مردمی توجه نکرد وهمه قدرت را در خود متمرکزکرده بود . تجمعات مردمی به خاک وخون کشاند وآنان را به بیگانه واستعمارسرخ وسیاه نسبت میداد . وبرای مرعوب کردن ملت راهپیمایی های دولتی به راه می انداخت که فریاد : ” جاوید شاه ” آنان گوش فلک را کر میکرد. او برآنان تکیه داشت ونمیدانست که آنها جیره خواران قدرت روزهستند وحباب های روی آب و دراولین برخورد او را تنها خواهند گذاشت، که چنین شد.
متاسفانه امروزهم دولتمردان درهمان مسیرقرار گرفته اند وبه اعتراضات وخواسته های ملت گوش نمی دهند و تجمعات مردمی را سرکوب میکنند و آنان را خس وخاشاک ، آشغال ، فتنه گر وایادی دشمن مینامند . آیا تاریخ تکرار نمیشود .
هرگاه قدرت دریک فرد یا یک گروه خاص متمرکز شود حاکمیت بسوی استبداد وفساد سوق داده میشود این گفته من نیست. بلکه ازفرمایشات خطیب محترم نمازجمعه تهران در ۲۹ خرداد ۱۳۶۰ درانتقاد ازریاست جمهوری بنی صدراست که میفرمایند : « … عیب نظام طاغوت گذشته ازلحاظ داخلی دریک مطلب ودریک امرتمرکزپیدا کرده بود وآن این بود که همه اقتدارات قانونی وغیرقانونی کشوردریک جا متمرکزبود یعنی شاه درنظام گذشته هم قوه مقننه هم قوه قضائیه وهم قوه مجریه وهم نیروهای نظامی ومسلح را دراختیارداشت. این به آن فساد بزرگی که دیدید منجر شد. تمرکزاقتدارات دریک فرد معلوم است که فساد هایی را برای جامعه بوجود میآورد .» درادامه خطبه میگویند : « … بعد از انکه انقلاب شد وقانون اساسی برطبق اسلام نوشته شد لازم بود مسئولیت های اداره کشور به صاحبانش برسد وتقسیم بشود،یک دستگاه قانونگذاری متکی به مردم یک دستگاه اجرایی بازهم متکی به مردم یک دستگاه قضائی برطبق معیارها وضوابط، واکنون باید دید آیا مسئولیتهای اداره کشوربه صاحبانش رسیده است و آیا مسئولیت ها بین مردم که صاحبان اصلی هستند تقسیم شده است ویا در خدمت فرد یا گروه خاص قرار گرفته است … » وبازدرادامه : « … در اوایل انقلاب برطبق ضرورت همه این نهادهای قانونی دریک جا متمرکز شد .یعنی آقای بنی صدربعد ازاینکه به ریاست جمهوری انتخاب شد رئیس قوه مجریه شد یعنی هیات وزراء درحضورآقای بنی صدروبه ریاست ایشان تشکیل میشد ، رییس شورای انقلاب هم شد یعنی رییس قوه مقننه وقت کشور، فرمانده نیروهای مسلح جهموری اسلامی هم شد .یعنی سه جریان عظیم که اداره کننده امور کشوراند درقبضه اقتدار بی قید وشرط آقای بنی صدر به عنوان رییس جمهور قرارگرفت .البته کار بدی بود .» ودرپایان خطبه میفرمایند:« … ایشان مایل بود مجلس را دراختیارداشته باشد، دولت دراختیارش باشد ،دستگاه قضائی دراختیارش باشد اینها نمیشد زیرا غلط بود برطبق اصول اسلامی، برطبق اصول قانون اساسی جایزنیست که نیروها دریک فرد که این همه درمعرض اشتباه است قرار گیرد …. مسئول تمام سررشته های کشوروناکامی های کشورشخص آقای بنی صدرودوستان ونزدیکان ایشان هستند .»
دیروز … « کار بدی بود » … امروز … نه ؟!
پاینده ایران

۲۲ بهمن ۱۳۹۶
e-mail : j_darroudi@yahoo.com